گاه دلتنــگـ ـ مـ ـے شـوم ..... دلتننگـ تـ ـر از هـمہ دلتـنگـ ـے هـ ـا... گـ ــوشـہ اے مـے نشیــنم... و حـ ـسرتــ هـ ـا را مـ ـے شمــ ـارم... بـاختـن هـ ـا را و صـ ـداے شکـستن هـ ـا را... نمـ ـے دانم من كـ ـدام امید را نـا امید کـ ـردم.... کـ ـدام خـ ـواهش را نشنــیدم... و بــہ کـ ـدام دلـتنگے خـندیدم.. کـ ـہ این چــنین دلــ تنـگم!!!! ...
سلام فسقلی نمیدونم بالاخره قصد داری بیای یا نه اما یه عالمه نقشه تو سرم دارم واسه اومدنت خدایش تو اون بالا دلت واسه ما تنگ نمیشه یه خورده بی انصافیه فقط من وبابا به خدا التماس کنیم توهم به خدا بگو دلم برای مامان و بابام تنگ شده تا شاید بزاره بیای ...
خدایا بیا پشت آن پنجره که وا میشود رو به سوی دلم ! بیا پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم ! خدایا کمک کن که پروانه ی شعر من جان بگیرد کمی هم به فکر دلم باش ، مبادا بمیرد خدایا دلم را که هر شب نفس می کشد در هوایت اگرچه شکسته ، شبی می فرستم برایت ...
برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . . برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی ...