زندگی زیبای مازندگی زیبای ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
انتظار برای داشتنتانتظار برای داشتنت، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

منو بابای دلمون برات تنگه

بدون عنوان

گاه دلتنــگـ ـ مـ ـے شـوم ..... دلتننگـ تـ ـر از هـمہ دلتـنگـ ـے هـ ـا... گـ ــوشـہ اے مـے نشیــنم... و حـ ـسرتــ هـ ـا را مـ ‌ـے شمــ ـارم... بـاختـن هـ ـا را و صـ ـداے شکـستن هـ ـا را... نمـ ـے دانم من كـ ـدام امید را نـا امید کـ ـردم.... کـ ـدام خـ ـواهش را نشنــیدم... و بــہ کـ ـدام دلـتنگے خـندیدم.. کـ ـہ این چــنین دلــ تنـگم!!!! ...
3 مهر 1392

بدون عنوان

سلام فسقلی نمیدونم بالاخره قصد داری بیای یا نه اما یه عالمه نقشه تو سرم دارم واسه اومدنت  خدایش تو اون بالا دلت واسه ما تنگ نمیشه  یه خورده بی انصافیه فقط من وبابا به خدا التماس کنیم توهم به خدا بگو دلم برای مامان و بابام تنگ شده تا شاید بزاره بیای ...
26 شهريور 1392

بدون عنوان

دستانم خالی است ..           شاملو راست میگفت ..                دستان خالی را باید بر سر کوبید       ...
26 شهريور 1392

بدون عنوان

خدایا بیا پشت آن پنجره که وا میشود رو به سوی دلم ! بیا پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم ! خدایا کمک کن که پروانه ی شعر من جان بگیرد کمی هم به فکر دلم باش ، مبادا بمیرد خدایا دلم را که هر شب نفس می کشد در هوایت اگرچه شکسته ، شبی می فرستم برایت ...
25 شهريور 1392

بدون عنوان

برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . . برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی   ...
25 شهريور 1392

بدون عنوان

برای بعضی درد ها نه میتوان گریه کرد نه میتوان فریاد زد برای بعضی دردها فقط میتوان نگاه کرد و بی صدا شکست . ...
20 شهريور 1392

بدون عنوان

میگن پُشت سر مسافر آب بریزی برمیگرده اشــک که از آب زلال تره   پس چرا مسافر من برنمی گرده   ...
18 شهريور 1392

بدون عنوان

سلام کوچولوی من امروزم خیلی دل گرفتمو و خسته  واسه بودن شما امروز من چهار نوع از مایش داشتم عیب نداره  تو غصه نخور خیلی درد نداشت راستی تو که پیش خدای ازش بپرس بالاخره روزای خوب مامانم کی میرسه  میدونی فسقلی جواب کنکور ارشدم امروز منفی شد تو ازمایش خودم هم پرولاکتینم بالا بود  ازمایش باباهم ....... اره فسقلی بالاخره روزای خوب کی میاد؟؟؟؟؟؟؟مامانی خیلی وقت پاهاش جون نداره.........تو به خدا بگو دست مامانم بگیر خیلی تنهاست ...
14 شهريور 1392

بدون عنوان

    تو نگرانم نشو !             همه چیز را یاد گرفتم ! راه رفتن در این دنیا را هم بدون تو یاد گرفتم !   یاد گرفتم که چجوری بی صدا بگریم !   یاد گرفتم که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم                      تو نگرانم نشو !! همه چیز را یاد گرفتم یاد گرفتم چجوری با توباشم بی انکه تو باشی ! یاد گرفتم ....نفس کشم یاد گرفتم که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...   و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کن...
13 شهريور 1392

بدون عنوان

  دلــ♥م از هزار راه رفته بی تو بازگشته ایوب هم اگر بود چشم می بست از انتظار آمدنت ...
13 شهريور 1392